آخرین اخبار
کد مطلب: 92094
رئيس "انجمن ملي ضد خشونت پليس" در گفتگو با مشرق:
آمريکا وقتي تغيير مي‌کند که صبر مردمش لبريز شود +عکس
تاریخ انتشار : 1394/02/16 09:30:33
نمایش : 1866
در آمريکا دو نظام قضايي وجود دارد. يکي براي سفيدپوست‌ها و ديگري براي غيرسفيدپوست‌ها. اين دسته دوم حقوقشان توسط برخي افسران پليس زير پا گذاشته مي‌شود. بايد تأکيد کنم که ما نمي‌گوييم همه افسران پليس اين‌گونه هستند، برخي از آن‌ها. وقتي مي‌گوييم غيرسفيدپوست‌ها، اين عده شامل سياه‌پوست‌ها، هيسپان‌ها و همه غيرسفيدپوست‌ها مي‌شود.
به گزارش سلام لردگان،- معضلي تحت عنوان "خشونت پليس" Police violence مي‌تواند در هر کشوري وجود داشته باشد، اما شهروندان آمريکا ترجيح مي‌دهند به جاي استفاده از اين عبارت از واژه "وحشي‌گري پليس" Police brutality استفاده کنند. همين مسئله گوياي تجربه متفاوت مردم آمريکا در برخورد با نيروهاي "امنيتي" کشورشان است که اتفاقاً تنها کاري که نمي‌کنند ايجاد امنيت براي مردم است. در اين ميان، اقليت‌هاي آمريکايي بيش از هر قشر ديگري در اين جامعه در معرض وحشي‌گري پليس هستند.

 

- به‌رغم نياز فوري گري به درمان، خودروي پليس در مسير بازداشتگاه چند بار توقف کرد

- آمريکا دو نظام قضايي دارد: يکي براي سفيدپوست‌ها و يکي براي غيرسفيدپوست‌ها

- هيچ‌کس نبايد به دنبال کسب درامد از زنداني شدن آمريکايي‌ها باشد

- آمريکا نياز به تجديد روحيه‌اي دارد که قانون اساسي‌اش با آن نوشته شد

- آمريکا وقتي تغيير مي‌کند که صبر مردمش لبريز شده باشد

 

آمريکا وقتي تغيير مي‌کند که صبر مردمش لبريز شود/
"فردي گري" طي بازداشت و انتقال به درون ون پليس، دچار آسيب‌ديدگي ستون فقرات شد

 

12 آوريل 4 افسر پليس شهر بالتيمور در ايالت مريلند در حالي "فردي گري" Freddie Gray را به درون خودروي ون پليس انداختند که براي بازداشتش هيچ بهانه‌اي نداشتند و حتي توجهي نکردند که اين جوان 25 ساله سياه‌پوست از درد، جيغ مي‌زند و درخواست دستگاه تنقس مصنوعي مي‌کند.

 

قضيه همين جا هم تمام نشد. وقتي پشت خودروي پليس از درد به خود مي‌پيچيد و بدنش را به ديواره خودرو مي‌زد، به جاي آن‌که به وضعيتش رسيدگي کنند، پاهايش را به هم بستند و حتي کمربند ايمني هم را هم نبستند تا دست‌کم در جاي خود ثابت بماند. گري هنگام بازداشت به وسيله افسران پليس، از ناحيه ستون فقرات و نخاع دچار آسيب‌ديدگي شديد شده بود.

 

اين آسيب‌ديدگي از يک طرف و عدم رسيدگي مأمورين پليس به وضعيت پزشکي وي از طرف ديگر، دست به دست هم داد و گري يک هفته بعد، در بيمارستان جان باخت. اين حادثه جرقه‌اي شد که اگرچه جان يک نفر را گرفت، اما به يک شهر جان تازه‌اي داد. مردم بالتيمور که هنوز حوادث فرگوسن را به خاطر داشتند، به خيابان‌ها ريختند و اين بار مصمم بودند، از نيروهاي پليس انتقام بگيرند.

 

پس از سه هفته اعتراضات خياباني و مقاومت در برابر سرکوب پليس و گارد ملي، خيابان‌هايي که مانند خيابان‌هاي فرگوسن شاهد حضور و شب‌بيداري مردم بودند، بالأخره شاهد "گردهمايي پيروزي" آن‌ها هم شدند. 6 افسر پليس در ارتباط با پرونده "قتل" فردي گري متهم شده بودند. اگرچه هيچ‌يک به قتل عمد متهم نشدند، اما همين اندازه هم براي مردمي که به تبرئه پليس‌هاي قاتل عادت کرده‌اند، راضي‌کننده بود.

 

 

آمريکا وقتي تغيير مي‌کند که صبر مردمش لبريز شود + عکس و فيلمخبرنگار بين‌الملل مشرق در خصوص اتفاقات اخير در بالتيمور و نتيجه‌اي که مي‌تواند بر وضعيت سياه‌پوست‌ها و رنگين‌پوست‌ها در آمريکا داشته باشد، با "جاناتان نيوتن" رئيس "انجمن ملي ضد خشونت پليس" گفتگو کرده است. متن مصاحبه مشرق با اين فعال حقوق مدني آمريکايي به شرح زير است.

 

سؤال:: لطفاً ابتدا توضيح بدهيد در بالتيمور چه اتفاقي افتاده است.

 

آن‌چه رخ داد اين بود که افسران پليس "فردي گري" را بدون هيچ دليل موجهي دستگير کردند. طي اين ماجرا، گري يک بار از دست آن‌ها فرار کرد و آن‌ها دنبالش کردند و او را گرفتند. در همين پروسه دستگيري و انتقال به بازداشتگاه، فردي گري آسيب‌هايي ديد که نهايتاً منجر به مرگ او شد. افسران پليس به جاي آن‌که او را با آمبولانس مستقيماً به يک مرکز درماني منتقل کنند، او را در يک ون پليس گذاشتند و به بازداشتگاه بردند. اين ون در مسير هم چندين بار توقف کرد، يک بار براي آن‌که زنجير به پاهاي گري ببندند، يک بار به دليلي نامشخص که از روي اطلاعات جي‌پي‌اس مشخص شده و يک بار هم براي سوار کردن مجرم ديگري که قرار بود به بازداشتگاه منتقل شود.

 

سؤال:: آيا تفاوتي ميان اعتراضات مردمي در بالتيمور با آن‌چه در فرگوسن اتفاق افتاد وجود دارد و آيا اين اعتراضات در امتداد هم هستند؟

 

تفاوتش اين است که اغلب مردم ديدند وقتي فردي گري دستگير شد، هنوز زنده بود. بنابراين او در بازداشت پليس جان خود را از دست داد. اين يعني مي‌توانستند جان خود را نجات دهند، اما اين کار را نکردند. به اين ترتيب مردم واقعيت را به چشم خود ديدند. مانند پرونده مايکل براون نبود که همه چيز در چند لحظه تمام شود و بعد بخواهند درباره آن قضاوت کنند. دليل اين‌که مردم در بالتيمور دست به اعتراض زدند اين بود که در آمريکا از نظام قضايي عليه مردم رنگين‌پوست استفاده مي‌شود. اين مسئله در فرگوسن اتفاق افتاد و در بالتيمور نيز ثابت شد. پس بايد گفت که اين اعتراضات در امتداد هم هستند.

 

سؤال:: چرا به خصوص در سال‌‌هاي اخير است که شاهد افزايش اين نوع اعتراضات بوده‌ايم؟

 

پيشرفت فناوري باعث شده تا اين مسئله پيش کشيده شود. اين معضل به شکل سيستماتيک مدت‌هاست که ادامه دارد، اما فناوري‌هاي جديد مردم را بيش‌تر در جريان آن گذاشته است. رسانه‌هاي اجتماعي باعث شده تا مردم بتوانند سريع‌تر با هم ارتباط برقرار کنند و وابسته به رسانه‌هاي جمعي نباشند. اميدوارم اين وضعيت ادامه نداشته باشد، چون مردم هر روز دارند اين وضعيت را مي‌بينند و ديگر نمي‌توانند آن را تحمل کنند.

 

سؤال:: آيا فقط رنگين‌پوست‌ها هستند که مشکل دارند يا خشونت پليس متوجه ساير اقليت‌ها مانند هيسپان‌ها، چيني‌ها و پاکستاني‌ها و ساير اقليت ها در آمريکا که تعدادشان کم هم نيست مي‌شود؟

 

بگذاريد اين‌گونه بگويم: در آمريکا دو نظام قضايي وجود دارد. يکي براي سفيدپوست‌ها و ديگري براي غيرسفيدپوست‌ها. اين دسته دوم حقوقشان توسط برخي افسران پليس زير پا گذاشته مي‌شود. بايد تأکيد کنم که ما نمي‌گوييم همه افسران پليس اين‌گونه هستند، برخي از آن‌ها. وقتي مي‌گوييم غيرسفيدپوست‌ها، اين عده شامل سياه‌پوست‌ها، هيسپان‌ها و همه غيرسفيدپوست‌ها مي‌شود که در حقشان بي‌عدالتي قضايي صورت مي‌گيرد.

آمريکا وقتي تغيير مي‌کند که صبر مردمش لبريز شود/
در آمريکا دو نظام قضايي وجود دارد: براي سفيدپوست‌ها و براي غيرسفيدپوست‌ها

 

همين مدتي پيش در آلاباما بود که يک شهروند سالمند هندي مورد ضرب و جرح پليس قرار گرفت. وقتي به دقت به اين پرونده‌ها نگاه مي‌کنيم متوجه مي‌شويم که موضوع در تشخيص و تصميم‌گيري است. اين اتفاقات ممکن است براي سفيدپوست‌ها و افراد ثروتمند هم اتفاق بيفتد، اما احتمال آن‌که براي رنگين‌پوست‌ها و غيرسفيدپوست‌ها بيفتد بيش‌تر است. دليل ناآرامي و اعتراض در جوامع رنگين‌پوست هم همين است.

 

سؤال:: اوباما که خودش هم عضوي از جامعه سياه‌پوست‌هاست در واکنش به اعتراضات در بالتيمور گفته بود که اين‌ها يک مشت مجرم و گردن‌کلفت هستند. آيا شما اين موضوع را تصديق مي‌کنيد؟

 

به نظر من، زماني که اوباما اين حرف را زد، اطلاعاتش را از رسانه‌هاي جمعي گرفته بود. اين رسانه‌ها هم ابعادي از اعتراضات را منعکس مي‌کردند که در آن‌ها رفتارهاي مجرمانه اتفاق مي‌افتاد. اين در حالي است که اعتراضات مسالمت‌آميز هم برگزار مي‌شد. يک نکته را هم بايد بگوييم. افرادي که رفتارهاي مجرمانه و آسيب زدن به اموال دولتي را مرتکب مي‌شدند، در ابتدا اغلب از نوجوانان و افراد سن‌پايين بودند. بعداً اين انرژي در ميان برخي از افراد با سن بالاتر هم ايجاد شد و دست به چنين کارهايي زدند.

 

اوباما بايد مي‌گفت افراد نوجوان و جوان دست به اين اقدامات زده‌اند. در اين صورت حق داشت بگويد که اين افراد جرم هستند، چون دست به اقدامات مجرمانه زده بودند. با اين حال، اگر اوباما مي‌گفت برخي افسران پليس هم در اين‌گونه تخريب‌ها دست داشته‌اند، حرف بي‌راهي نبود. من براي آن‌که رئيس‌جمهور به يک عده مجرم بگويد "مجرم" از او ايراد نمي‌گيرم، اما وقتي شما افسران پليس را به خاطر اعمالشان مجازات نمي‌کنيد، همين اتفاق مي‌افتد. مردم نسبت به نظام بي‌عدالتي در کشور اعتراض مي‌کنند و واکنش نشان مي‌دهند. اين‌ها نوجوان بودند و نوجوان‌ها همين‌گونه‌اند، وقتي فشاري به آن‌ها بيايد، واکنش نشان مي‌دهند بدون آن‌که درباره واکنش خود فکر کرده باشند.

 

 

افسران پليس، فردي گري را که از درد داد مي‌زند، به درون ون پليس مي‌کشند

 

 

در کل، اعتراضات بالتيمور بسيار مسالمت‌آميز بود و به نظر من دنيا مي‌تواند به اعتراضات اين مردم نگاه کند و بگويد: "روش بازخواست مسئولين همين است." ما يک مقام منتخب داريم که مسئولين را بازخواست مي‌کند و بررسي اين پرونده را به روش درست آغاز کرده است. اين اتفاق تا پيش از اين نمي‌افتاد.

 

سؤال:: برخي از معترضين در بالتيمور مي‌گويند هيچ‌کس صدايشان را نمي‌شنود. در مورد ابعاد پوشش خبري اين اتفاقات در رسانه‌هاي جمعي آمريکا هم توضيح بدهيد.

 

رسانه‌ها در آمريکا، نه همه آن‌ها، اما برخي از آن‌ها به خصوص محافظه‌کارها و فاکس‌نيوز، هر وقت مسائلي را که به جوامع سياه‌پوست و رنگين‌پوست مربوط مي‌شود گزارش مي‌کنند، با نگاهي منفي اين کار را انجام مي‌دهند. به اين ترتيب، به جاي افرادي که مسالمت‌آميز تجمع کرده بودند و اعلام هم‌بستگي مي‌کردند، افرادي نشان داده شدند که مرتکب جرم مي‌شوند و خشونت به خرج مي‌دهند. روايت اين رسانه‌ها از ماجرا، اغلب همين بود.

آمريکا وقتي تغيير مي‌کند که صبر مردمش لبريز شود/
پوشش فاکس‌نيوز - "بالتيمور در آتش: شورش‌هاي روز، موجب بي‌قانوني شب مي‌شود"

 

اگر روزهاي گذشته را مرور کنيد، مي‌بينيد که اکثر اعتراضات مسالمت‌آميز بوده است. مردم مي‌گويند: "ما مي‌خواهيم نظام قضايي کشور حقوق سياه‌پوست‌ها و رنگين‌پوست‌ها را به رسميت بشناسد و با آن‌ها به عنوان افرادي برابر با بقيه مردم تحت قانون برخورد کند." شعارشان صرفاً اين بود که "جان سياه‌پوستان مهم است" و بايد براي نظام قضايي در آمريکا هم مهم باشد.

 

سؤال:: به نظر شما آيا اين اتفاق واقعاً ممکن است در آينده رخ بدهد؟

 

آمريکا يک دموکراسي است. دموکراسي هم زمان مي‌برد. نياز به تلاش مردم و تحت فشار گذاشتن مقامات منتخب ما دارد. اين فشار دارد اعمال مي‌شود و به نظرم نتيجه خواهد داد. هيچ تغييري خودبه‌خود به وجود نمي‌آيد. مردم بايد طلب کنند که تحت نظام قضايي با آن‌ها به شکل مساوي برخورد شود. اين تغييري است که بايد اتفاق بيفتد.

 

به علاوه، وقتي مردم آمريکا بخواهند که زندان‌هاي خصوصي و کانون‌هاي اصلاح و تربيت خصوصي از نظام قضايي ما خارج شود، اين فشار را به مسئولين وارد مي‌کنند و آن‌چه مردم مي‌خواهند محقق خواهد شد. هيچ‌کس نبايد به فکر پول درآوردن از به زندان افتادن افراد در آمريکا باشد.

 

سؤال:: گزارش‌هايي منتشر شده که نشان مي‌دهد پليس آمريکا براي مقابله با مردم از سلاح‌هايي استفاده مي‌کند که اسرائيلي‌ها براي سرکوب فلسطيني‌ها به کار مي‌گيرند. مثلاً بمب‌هاي "اسکانک" که بوي خيلي بدي دارد و براي متفرق کردن مردم استفاده مي‌شود.

 

من در مورد بالتيمور به طور خاص نمي‌دانم، اما مي‌توانم اين را به يقين بگويم که پليس ما در آمريکا، نظامي و مجهز به اسلحه‌ها و تجهيزات ارتشي شده است. نيروهاي پليس براي استفاده از اين نوع تجهيزات طراحي نشده‌اند، اما وقتي در اختيارشان قرار مي‌گيرد، طبيعتاً از آن استفاده هم مي‌کنند. حرف ما اين است که دولت بايد دادن اين‌گونه تجهيزات به نيروهاي پليس را متوقف کند.

 

سؤال:: آمريکا در خاورميانه درگير جنگ‌هاي زيادي است و در عين حال کشورهايي مانند ايران و سوريه را به نقض حقوق بشر متهم مي‌کند. آيا واشنگتن در جايگاهي قرار دارد که بتواند اين ادعاها را مطرح کند، در حالي که در کشور خود حقوق سياه‌پوست‌ها و طبقات پايين جامعه را رعايت نمي‌کند؟

 

نمي‌دانم چگونه بايد درباره کارهايي حرف بزنم که آمريکا حق دارد انجام بدهد يا حق ندارد، اما مي‌توانم اين را بگويم: "ما در آمريکا کارهاي زيادي داريم که انجام بدهيم. نقطه." اگر مي‌خواهيم براي ديگران الگو باشيم، اول بايد کارهايي در داخل کشور خود انجام بدهيم.

 

سؤال:: برخي معتقدند مقابله دولت آمريکا با مردمش امروزه منحصر به سياه‌پوست‌ها نيست، بلکه اقشار پايين جامعه را نيز شامل مي‌شود. يعني اگر يک فرد سفيدپوست هم درامد کمي داشته باشد و عضو طبقه‌هاي پايين جامعه محسوب شود، مورد بدرفتاري واقع مي‌گردد. به نظر شما همين‌گونه است؟

 

من نمي‌خواهم وارد حوزه‌اي غير از حوزه تخصص خودم شوم. حوزه من خشونت پليس و نظام جنايي و قضايي است. من نمي‌دانم که آيا جنگي عليه طبقات پايين جامعه وجود دارد يا نه. به عنوان مثال، امروزه گذران زندگي در آمريکا از آن‌چه که در گذشته شاهد بوديم، سخت‌تر است. آمار نشان مي‌دهد انتقال از طبقات پايين به طبقات بالاتر جامعه در آمريکا اکنون در کم‌ترين ميزان خود در تاريخ قرار دارد. من فکر نمي‌کنم آن‌قدري که تلاش مي‌شود، برخي مردم ثروتمند بمانند، تلاش بشود که مردم فقير بمانند. البته همين که مي‌خواهند برخي مردم را ثروتمند نگه دارند، نتيجه‌اش اين است که ساير مردم فقير مي‌مانند.

آمريکا وقتي تغيير مي‌کند که صبر مردمش لبريز شود/
تجمع همبستگي مردم با فردي گري - "مرگ فردي، بي‌نتيجه نبود! حقوق مدني، امروز!"

 

آن‌چه کشور ما نياز دارد، ظهور دوباره روحيه‌اي است که قانون اساسي ما با آن نگاشته شد، يعني برخورد مساوي تحت قانون. اگر متن قانون اساسي آمريکا را بخوانيم و به برخورد مساوي تحت قانون عمل کنيم، وضعيت در کشورمان تغيير مي‌کند و مي‌توانيم اميدوار باشيم که ساير کشورها هم از ما درس بگيرند.

 

من نمي‌خواهم جزو کساني باشم که مي‌گويند آمريکا کشوري براي همه مردم است. تاريخ اين کشور نشان مي‌دهد کارهاي بدي در آن انجام شده است. من اين‌ها را مي‌دانم. در عين حال بايد بگويم آمريکا وقتي تغيير مي‌کند که صبر مردمش از مسئله‌اي لبريز شده باشد. آن‌چه من به دنبالش هستم اين است که از مردم بخواهم صبرشان لبريز شود. وقتي صبرشان لبريز شد، آن‌وقت زمان آن مي‌رسد که راه‌حل‌هايمان را ارائه بدهيم.

 

اين مي‌تواند الگويي براي همه مردم دنيا باشد. وقتي مردم صبرشان لبريز مي‌شود به خيابان‌ها مي‌آيند و اعتراض مي‌کنند. مردم مصر همين کار را کردند. اگر اسرائيلي‌ها صبرشان لبريز شود، دست به اعتراض خواهند زد. در آمريکا هم همين اتفاق افتاده و مردم دست به اعتراض زده‌اند.
منبع: مشرق

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس